۱۳۸۸ شهریور ۷, شنبه

نردبام آسمان و ....

شش قسمت از سریال نردبام آسمان پخش شد. شکر خدا واکنش مردم بیش از انتظار بود ، اما این به معنای چشم پوشی به اشکالات نیست. مشکلاتی که بیشتر به جهت لحن و اغلاط آوایی بخاطر سرعت زیاد و بی دقتی راه یافته بود. به عبث گمان می کردیم که در آرامش این اشکالات را مرتفع می سازیم اما زهی افسوس که پخش ناگهانی در ماه مبارک سبب شد تا فقط به حداقل ها برسیم و از باقی مسائل اغماض نماییم.
مصیبت بزرگ صداگذاری و میکس هم که جای خود را دارد. حس من این است که دو سال عمرمان با آدم هایی که هیچ انگیزه ای ندارند، دارد هدر می شود. نقل این ها بماند برای بعد.
باید به بازی خوب علیرضا مظفری که کودکی جمشید را شاد و پر انرژی به اجرا رساند اشاره کنم. در این روزها به هر جا که پا می گذارم حرف از شیرینی وی است. امیدوارم در آینده بدرخشد و به جایگاهی رفیع رسد. بازی جالب توجه داریوش کاردان نیز البته نباید از نظر دور بماند و این نکته که در انتظار بازی های خوب دیگر نیز باشید.دوبله ی صدای ماه چهره خلیلی نیز که کمی باعث دلخوری شد نیز بهتر از آن چه که می اندیشیدیم در آمد و صدای زیبای مینو غزنوی بسیار مدد رسان بود. این را هم یگویم که این دوبله کردن به خاطر اشکالات فنی و دور از دسترس بودن خانم خلیلی بود و نه چیز دیگر.
می خواستم از حواشی این یک هفته بگویم. از اضطرابی که بر همه حاکم بود و نگرانی از واکنش مردم. حرف گفتنی خیلی زیاد است ولی می گذارم برای فرصتی که می توانم فارغ از داوری احساسی کلامی گویم.
این روزها وقتم بیشتر با گفتگو هایی می گذرد که به نظرم کسل کننده و تکراری هستند پس تصمیم گرفتم تا نکاتی را که در حرف ها مغفول می ماند را اینجا آورم.
تنها چیزی که کمی باعث رنجش می شود شیطنت بعضی دوستان برای ایجاد حاشیه هاست که شکر خدا آن هم با درایت در حال مرتفع شدن است. درباره ی سریال های دیگر نیز حرفی ندارم. خارج از آن که هر دو گروه از دوستان نزدیکم هستند به نظرم مقایسه ی نردبام آسمان با آن دو کار دیگر اشتباه است.
فقط می ماند بحث های فراوانی که درباره ی زبان گفتگوها رایج شده که به بخشی از آنها در همین مصاحبه ها پاسخ دادم و بزودی در همین صفحات دلایل اصلی را با منبع لازم خواهم آورد و این نکته را که چرا بزرگواران پیش از ما کار ساده و دم دستی را انجام می دادند و حاضر نبودند به زحمت بیشتری تن دهند برای رسیده به زبان واقعی و صحیح. افسوس که آن زبان جعلی و من در آوردی که بیشتر به نامه های رسمی و انشا های دبستان می ماند به عنوان اصل شناخته شده است و سال هاست خرمهره جای لعل را گرفته. بعد تر بیشتر خواهم گفت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر